هر تحلیل نظری جامعهشناسانه مبتنی بر رشتهای از مفروضات در خصوص جهان اجتماعی است، نگاه من در این گفتار تلاش دارد که با پرهیز از مشکلات روششناسانه، هستیشناسانه و معرفتشناسانهی موجود در رهیافتهای مدرن به هویت ملی ایران، بسترهای تاریخی و اجتماعی آن را با تکیه بر دادهها و یافتههای تاریخی، اسنادی و میدانی مورد بررسی قرار بدهد و از مباحث احساسی و عاطفی یا از مباحث تقلیلگرایانهی معرفتشناختی پرهیز کند و سطح تحلیل را بالاتر از قومیت، زبان یا حتی کشور به اجتماع و کلیت جامعه ببرد. من سطح تحلیلم اجتماع است، تمدن، فرهنگ و حتی ت نیست. ت یک رکن و یک نظام در لایهی فرهنگی جامعه است. جامعه به معنایی سطوح فرهنگ، اجتماعیات و اقتصاد و ت را ذیل خود میبیند. روش تحلیل در جامعهشناسی تاریخی استقرایی است. در این روش مشاهدات تاریخی و مطالعات تاریخی و فهم آنها بنیاد قرار میگیرد. باید یادآور شد که هویت ملی یک پدیدهی طبیعی و ازلی نیست بلکه برساختهی اجتماعی و ی است. در صورتی که در رهیافت پوزتیویستی، تحلیل اطلاعات قیاسی است، هر چند روش جمعآوری استقرایی باشد. یعنی سعی میشود هر چه بیشتر داده جمعآوری شود، ولی در نهایت در تحلیل، قیاس ارسطویی را میبیند. لذا در ابتدای بحث چهار مفهوم اساسی مورد بررسی قرار میگیرد:
وقتی که تاریخ پرماجرای کشورمان را ورق میزنیم و آن را مرور میکنیم و آن زمان که غبار کذب و دورویی را از چهره تاریخ پاک میکنیم به این مینگریم که کشور ما جایگاه مبارزان مسلمان و حقطلب بوده که با مبارزات خودقیامهایی را آغاز کردهاند و خونهای زیادی هم در این مبارزات ریختهشده.
از نمونه این قیامها قیام ۱۵ خرداد ۴۲ و مبارزه ملت ایران با رژیم دستنشانده پهلوی و مخالفتبا قانون کاپیتولاسیون آمریکائیان به رهبری امام خمینی(ره) بود که منجر به شهادت تعدادی از مسلمانان غیور کشورمان و در نهایت بوجود آمدن ۱۳ آبان ۴۳ و تعبید امام به ترکیه گردید.
پیشبینی آینده جامعه جز با تامل در وضعیتی که در زمانهای گذشته و حال در آن به سر برده و میبریم ممکن نیست و البته با همین روش نیز حتی دقیقترین پیشبینیها محکوم به در بر داشتن احتمال خطا هستند، اما به هر روی برای ایجاد تغییر در آینده و اصلاح آن، تنها چاره تامل بر وضعیت موجود و بر آن پایه، حدس زدن درباره مسائل و رخدادهای پیش روست.
درباره این سایت